مسعود جاموسی زاده

بسم الله الرحمن الرحيم

وصيتنامه برادر شهيد مسعود جاموسی زاده

و امر اهلك بالصلوه و اصطبر عليما لا نسئلك رزقاً نرزقك و العاقبد التقوي

و امر كن كسانت را به نماز و صبر كن بر آن نمي خواهيم از تو روزي ما روزي ميدهيم تو را بخاك نيك پرهيزكاران.

با درود و سلام به مهدي صاحب الزمان و با درود و سلام خدمت امام بزرگوارم و با درود به ارواح پاك شهداي اسلام اين وصيت را مي نويسم:

به خدا قسم كه در حال حاضر نمي دانم چه بنويسم و از كجا شروع كنم و نمي دانم كه از كدام گناهم بگويم نمي دانم كه از كي و چه كسي طلب بخشش كنم. خلاصه من به صورت كلي از تمام كساني كه مرا مي شناسند مي خواهم كه اگر از من غلطي سر زده است و يا باعث رنجاندن هر يك از كساني كه مرا مي شناسند شده ام مي خواهم كه اين بنده حقير را حلال كنند و براي من طلب بخشودگي كنند و از همه تقاضا دارم كه هنگامي كه مي خواهند مرا كفن بگيرند چهل نفر مؤمن روي كفن مرا امضاء كنند براي اينكه من را بخشوده و از من هيچ بدي نديده اند و بعد از اينكه مرا در قبر قرار دادند هم چهل نفر شهادت دهند كه من را بخشيده اند و براي من طلب سعادت در آن دنيا كنند و وصيت ديگر من اين است كه هر كس كه من را مي شناسد براي من نماز وحشت بخواند كه قبل از فشار قبرم كاسته شود و اگر از كسي چيزي مي خواهم در عوض براي من نماز بخواند و تا آنجائي كه يادم مي آيد به هيچ كس به جز به دوست خودم آقاي آبروش كه مقداري پول برابر 70 تومان و يك گوشي راديو بدهكار نيستم.

و وصيت آخرم براي دوستانم اين است كه مرتباً به منزل ما سر بزنند مانند هنگامي كه من در اين دنياي خاكي بودم و اما پدر و مادر عزيزم:

به خداي بزرگ قسم كه در اين جهان به جز ياد شما و امام به ياد هيچ كس ديگري نيستم و مي دانم شما چقدر سختي كشيده ايد كه تا بحال مرا به اين سن رسانده ايد و مي دانم كه جوان دادن چقدر سخت است شما دوست داشتيد كه من را در حالي ببينيد كه با زندگي خود سر و ساماني داده ام ولي پدر جان و مادر عزيزم باز بعد از چند سال بايستي از اين دنيا مي رفتم و هيچ فرصتي نداشت به جز اينكه بر بار گناهانم افزوده مي شد. پس بهتر است حال اين سفر را انجام دهم. پدر و مادر دوست دارم كه نمونه صبر باشيد و مقاوم چون كوه باشيد و سربلند از اينكه پسرتان شهيد شده است هر چند مقام شهادت آنقدر بلند و بالا است كه شايد من سعادت آن را نداشته باشم با اين همه گناه كرده ام ولي دوست دارم كه مخصوصاً شما پدر جان مقاوم و استوار باشيد و نگذاريد كه كسي در مقابل شما به امام امت و اين حكومت اسلامي امت چيزي بگويد. پدر و مادر عزيز من نگفته ام كه شما براي من گريه نكنيد بلكه مي گويم گريه كنيد ولي در مقابل مردم خود را محكم و مقاوم نشان دهيد اي خواهران خوبم دوست دارم كه شما نمونه اي از فاطمه زهرا باشيد و همچون او مقاوم و استوار باشيد. خواهر كوچكتر از اينكه گاهي تو را ناراحت مي كردم از تو طلب بخشودگي مي كنم و دوست دارم كه با حجاب خود مشت محكمي به دهان اين انسانهاي فاسد و بيكاري كه در خيابان ها براي خواهران ما مزاحمت ايجاد مي كنند بزني.

و اما دوستان نزديك دوست دارم كه اي دوستان از برادر بهتر هر پنجشنبه سري هم به ما بزنيد و يادي از ما بكنيد و بعد از مدتي نكند كه مرا و خانواده من را فراموش كنيد.

راستي پدر جان يك درخواست از شما دارم و آن اين است كه نگذاريد كه هيچ كس حتي اگر برادرم باشد اگر نماز نمي خواند و امام و حكومت جمهوري اسلامي ايران را قبول ندارد روي قبر من بيايد و از شما ميخواهم كه يك سال نماز و روزه براي من بخوانيد و فقط از شما و تمام آشنايان مي خواهم كه نماز بخوانيد، نماز، نماز، نماز!

سه شنبه 2/10/65 آبادان

مسعود جاموسي زاده