سامانه جامع شهدای دزفول

شهداء سنگ نشانند که ره گم نشود

0
کل حجم:تومان

No products in the cart.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

0
کل حجم:تومان

No products in the cart.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

0
کل حجم:تومان

No products in the cart.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

شهید محمد حسین اثنی عشری

مشخصات شهید:

نام : محمد حسین اثنی عشری

نام پدر : محمد علی

سال تولد : 1337

محل تولد : دزفول 

محل شهادت : لبنان

تاریخ شهادت : 10-9-1359

خاطره ای از شهید:

نان‌آور خانه

برادرم محمدحسین متولد ۱۳۳۷ و فرزند پنجم خانواده بود. ما پنج خواهر و دو برادر و اهل دزفول خوزستان هستیم. محمدحسین هفت سال بیشتر نداشت که پدرمان به رحمت خدا رفت. پدرم کشاورز بود و یک سال ملخ به تمام باغ‌های زراعی حمله کرد و کشاورزی را از بین برد. بعد از آن پدرم یک مغازه در بازار دزفول گرفت و کار کرد، اما خیلی زود به رحمت خدا رفت. محمدحسین برای تأمین معاش خانواده مشغول به کار شد. برادرم هرکاری از دستش برمی‌آمد، انجام می‌داد و برای تأمین نیازهای خانواده از هیچ‌کاری دریغ نمی‌کرد. با اینکه سن‌وسال زیادی نداشت، اما نان‌آور خانه شده بود. وقتی دستمزدش را می‌گرفت ابتدا به مادر پول می‌داد و بعد بخشی از حقوق خودش را به نیازمندان می‌بخشید. محمدحسین خیلی باهوش وزرنگ بود. مانند او را در میان خانواده و بستگان نداشتیم و برای کسب نان حلال خیلی تلاش می‌کرد. محمدحسین مشاغل مختلفی را تجربه و نهایتاً در مکانیکی بسیار مهارت پیدا کرد. استاد مکانیکی‌اش می‌گفت محمدحسین بسیار باهوش بود. همان مرتبه اول که به او کار را یاد می‌دادم خیلی سریع یاد می‌گرفت. بعد از آن، برادرم به یک شرکتی رفت و دستگاه‌های سنگین‌شان را تعمیر می‌کرد. با اینکه مزد خوبی هم به محمدحسین نمی‌دادند، اما او برای کسب تجربه خودش و بالا بردن توانایی‌اش این کار را انجام می‌داد.

وصیت نامه شهید:

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوندی که مرا خلق کرد که در همه شب از خلقت بشر عبادت کنم. ای خداوندا می دانم که به نحو شایسته عبادت و بندگی را انجام نداده ام، ولی دلی اسیر دارم و به بخشایشت نیز امید. خدایا در این زمان که بر ما منت نهادی و تعدادی از خالصان درگاهت و از اولاد و بندگانت یعنی محمد(ص) و ائمه را برای نجات ما و برای اینکه تمامی مسلمین تو را بخوانند واداشتند، پس از این نعمت بزرگ شکرگزاری می کنم. خدایا جهاد و جنگی که مردان بزرگ منتظر آن بوده اند اکنون فراهم شد و کفار می خواهند مسلمین را مورد اذیت و آزار قرار دهند و طبق فرمانی که به پیامبرت فرموده ای: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ‌‍

و طبق دستوراتی که در جاهای دیگر فرموه ای، بر خود دیدم که به جبهه های نور بشتابم و دین تو را یاری کنم، امیدوارم که قبول کنی.

و اگر زبانم را ببندند و اگر چشمانم را سوراخ کنند و اگر انگشتانم را بند بند کنند و اگر روده هایم را از حلقومم بیرون بیاورند و اگر زیر رگبار مسلسل هزار جان بدهم، هرگز تسلیم ظلم و فساد نمی شوم زیرا حق پیروز است.

مادرجان در مرگ من شیون مکن زیرا تو در مقابل حضرت محمد(ص) و بنت او فاطمه زهرا سربلند و با مصمم هستید و اگر به اعمال مسئله برویم من شما را پیش حضرت محمد(ص) سربلند کرده ام زیرا رهبر کبیر انقلاب اسلامی شما را سربلند ساخته اند و چون به فتوای امام شما سربلند شده اید و در مرگ من بی تابی نکنید چون دختر علی(ع) زینب باش زیرا او در یک روز تمام دل قوی خود را در راه اسلام می دهد زیرا کسی که در راه خدا می رود نباید در مرگ او بی تابی کنند و این زمینه ظهور امام زمان(عج) است…

بسم الله الرحمن الرحیم

چند کلمه به عنوان وصیتنامه می نویسم:

1- هرچه خواستید از میراث خودم خرجم کنید.

2- خانه ام در صورت کشته شدنم تعلق به برادر کوچکم محمد اثنی عشری دارد و کسی دیگری حقی ندارد.

3- وصی و همه کاره مادرم می باشد و کسی حق دخالت ندارد.

4- اگر کسی طلبی را … بابت بدهی به من، به او بدهید چون من فراموش کرده ام.

5- در مرگ من گریه و زاری نکنید چون من راضی نیستم و خون من از خون علی اکبر امام حسین(ع) رنگین تر نیست.

6- برادر کوچکم را خوب تربیت کنید تا ادامه دهنده راهم باشد و به او هیچ ظلمی نشود.

مادر و خواهرانم و برادر اگر از من بدی دیدید حلالم کنید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا