نام : محمدرضا آل عبدی
کد ملی : 20024424779
نام پدر: علی
محل تولد: دزفول
تاریخ تولد : 1340
تاریخ شهادت: 15 آذر ماه 1361
عملیات : محرم
خاطراتي از زمان قبل از انقلاب
در سالهاي قبل از 57 وقتي كه جواني 16-17 ساله بود خواهرانش را كه از خودش كوچكتر بودند به دور خود جمع مي كرد و به آنها قرآن ياد مي داد و در مورد ستمهاي رژيم پهلوي با آنها صحبت مي كرد در مسجد محل هم كلاس آموزش قرآن براي نوجوانان برگزار مي كرد وي علاقه خاصي به قرآن داشت و هميشه آن را با تلاوت مي خواند حتي چند سوره از جمله سوره اخلاص والعصر و كوثر را نيز تفسير كرده بود . در آغاز انقلاب اسلامي به تظاهرات ضد رژيم شركت فعالانه داشت به طوري كه در اوايل انقلاب توسط مزدوران رژيم تيري به پايش اصابت مي كند ولي موضوع را به اين عنوان كه پايم بر اثر لغزيدن خراش برداشته از نظر همه پنهان مي كند . هر گاه مي خواست هديه اي به خواهرانش بدهد آن هديه فقط كتاب بود آن هم كتابهاي مذهبي در قالب داستانهاي كودكانه و آموزنده … شهيد هر گاه مي خواست خواهرانش را نصيحت كند در قالب چند جمله آموزنده و اميدوار كننده سخنانش را بر روي كاغذ مي آورد. از جمله در يكي از نوشته هايش به خواهرش مي نويسد:اميدوارم همه بفهمند كه بهترين چيز كتابي است ارزشمند كه خوانده مي شود وانساني مي سازد كه واقعاً شايسته ي استفاده از اين همه امكانات اللهي و خدادادي باشد و در نهایت شایسته ملاقات الله باشد این بالا ترین مقامی است که یک انسان می تواند داشته باشد، اگر انسان ها بفهمند .
بخشی از وصیت نامه شهید محمدرضا آل عبدی :
به دنيا و گرفتاريهاي آن كمتر فكر كنید و از امكانات مادي تا آنجا استفاده كنید كه حداقل احتياج ماديتان تامين شود. به روحتان بيشتر برسید كه غذاي روح مطالعه است. اميدوارم همه بفهمند كه بهترين چيز كتابي است ارزشمند كه خوانده ميشود و انساني ميسازد كه شايسته استفاده از اين همه امكانات الهي و خدادادي باشد و در نهايت شايسته ملاقات با الله باشد اين بالاترين مقامي است كه يك انسان ميتواند داشته باشد.

