سامانه جامع شهدای دزفول

شهداء سنگ نشانند که ره گم نشود

0
کل حجم:تومان

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

0
کل حجم:تومان

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

0
کل حجم:تومان

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

شهید عبدالحسین خبری

نام : عبدالحسین خبری

نام پدر : عبدالنبی

محل تولد : دزفول

تاریخ  تولد : 2-1-1345

تاریخ شهادت : 8-5-1367

محل شهادت : شلمچه نحوه شهادت : انفجار مین

شوخ طبع بود و معمولاً در شیطنت کم نمی­ آورد. مثل خیلی وقت­ ها، داشتیم توی حسینیه هدیه­ های مردمی را برای جبهه بسته­ بندی می­کردیم که باز هم حسین افتاد روی کانال شیطنت. او گفت و من گفتم و زدیم توی سر و کله­ ی همدیگر که یکدفعه حسین افتاد دنبالم.  توی سالن حسینیه، من بدو و حسین بدو و آن­ روز حسابی حالم را گرفت.

وقت اذان مغرب شد. حسین بلافاصله رفت و وضو گرفت و قامت بست برای نماز. من هم در فکر تلافی بودم و این که حال حسین را بگیرم.

رفتم و یک ماشین دوخت آوردم. رکعت دوم یا سوم نمازش بود که رفت سجده. ماشین دوخت را گذاشتم روی قوزک پایش. خواستم شوخی کنم و فقط کمی اذیتش کرده باشم. کمی آن را روی  پایش فشار دادم که ناگهان منگنه­ ی ماشین دوخت در رفت و تا ته رفت توی پای حسین.

حسین همچنان در سجده بود. انگار نه­ انگار که منگنه­ ی ماشین دوخت، پایش را زخمی کرده است. آخ هم نگفت و نمازش را قطع نکرد. حسابی ترسیدم. اصلاً قصد چنین کاری نداشتم. نمی­خواستم این­طوری بشود. قصدم شیطنت بود و خواستم فقط کمی اذیتش کرده باشم.

سریع منگنه را از پای حسین بیرون کشیدم. باز هم تکان نخورد و آهی نگفت. متعجب مانده بودم که این دیگر چگونه بشری است؟ هنوز توی سجده نماز بود. خون از پای حسین جاری شده بود. یک چفیه آوردم و پای حسین را بستم و باز هم هنوز حسین در سجده بود.

نمازش که تمام شد، خیلی عذرخواهی کردم و او هم با لبخند گفت:«فراموشش کن» ولی من هیچ­وقت خاطره ­ی این نماز حسین و کاری را که انجام داده بودم، فراموش نکردم.

وصیت نامه شهید عبدالحسین خبری

نمی دانم که شهید در نزد خدا چه ارزشی دارد ؟ و هر کس که شهادت را درک کند دیگر کسی نمی تواند جلوی او را بگیرد و اگر بداند خدا چه نعمتهایی به شهید می دهد و از همه بالا تر عشق به خداوند است که همه نعمتها برای او کم هستند و فقط خدا را می طلبند و خدا نیز او را می طلبد . چه عشقی ؟ چه رابطه عجیبی و واقعا” الله اکبر

کسی که نمی داند شهادت یعنی چه و فقط از روی دید مادی نگاه می کند بخدا سوگند کور است ،نمی فهمد ،شهادت یعنی عشق ، کلمه ی دیگر پیدا نمی کنم که بگویم وگرنه کلمه ی دیگر را می گفتم، اینها را که می گویم همه الفاظ هستند و گرنه عشق چیز دیگری است ، فقط شهید شهادت را درک می کند و خدا شهید را و گرنه کسی متوجه نمی شود شهید در نزد خود می سوزد ، نمی دانیم چه زجری می کشد و قتی به سوی خدایش می رود دیگر بار الله اکبر بَه بَه چه رابطه محکمی . ما باید به دنیا فقط دل نبندیم و دنیا ما را مانند آهنربا نکشد شیطان آهنربا است ما آهن ، ای خدا چه کسی می تواند خودش را نگهدارد مگر اینکه تو او را نگهداری .

 اما گریه بر شهید

باید ما گریه کنیم که گریه کردن آتش دوزخ را خاموش قلب را پاک ، مقرب خدا شدن گناه را پاک کرده اند .

امام صادق (ع) میگوید :

به خود فشار بیاورید تا به اندازه بال پشه ای اشک بریزید . می گوید بال پشه ای ، ای امت محمد (ص) چرا بال پشه ای ؟ چرا صورت خود را شستشو نمی دهید با گریه برای او .

تا صورتت از آتش جهنم حرام شود گریه کردند بر شهید است . گریه کردند بر شهید مانند این است که جلوی خدا داری خود را می شوئی و پاک می شوی . اما کسی که می گوید گریه برایم نکنید می خواهد دل شما ناراحت نباشد ، خدا می داند این دل پدر و مادر شهیدان چطور است ؟ ما درک نمی کنیم خدایا خودت به مادران و پدران شهیدان صبر جمیل عطا فرما ، فاصبر صبرا جمیلا صبر کن صبر نیکو

خانواده

خانواده صابر مرا ببخشید انشاء الله خداوند مرا شهید قبول فرماید و اگر اینطور بود به اذن خدا من دعا گوی شما هستم نزد پیامبر انشاء الله می روم سلامتان را می رسانم همیشه برای کارهایی که نمی دانید استخاره را فراموش نکنید تا هدایت شوید برادرم و خواهرم نماز را سبک نشمارید و آن را به وقت بخوانید عمر به تمام و آخر می رسد چه بهتر که برای خدا باشد کتابهایم را یا استفاده کنید یا به کتابخانه بدهید صدقه را فراموش نکنید

دوستان بزرگ و روح بزرگان کوچک سن

سلام بر شما باد که با شما بودم و حالا باید جدا شوم ولی او را خیلی دوست دارم باید بروم دیگر روحم نمی تواند تحمل کند ، امید دارم که مرا ببخشید و اگر چیزی پیشم دارید به خانواده ما رجوع کنید و اگر خواستید نیز ببخشید اما از روح بزرگان ، کسانی که روحشان عاشق خدا شده و تمام وجودشان از به خدا می سوزد می خواهم جلسه را بگذارند و با هم مهربان باشند و خودشان را اصلاح کنند ، خدا را فراموش نکنند ، می دانم حالا نیز ناراحت هستید من نیز شما را خیلی دوست داشتم امید وارم شیعه علی (ع) باشید . شیعه علی و گناه ؟ ! فاصله مغارب و مشارق است ، از گناه دوری کنید تا شهیدان را درک کنید و همه چیز را مسخره نگیرید ، دنیا عبث نیست سر گرم نشوید با دنیای ناپایدار که اگر شیعه علی شدید انشاء الله علی (ع) انتظار شما را می کشد ، خداوندا خودت همه ما را یاری بفرما و  اسلام را بر کفر پیروز گردان انشاء الله

مسئولین هر کس که می خواهید باشید

مواظب باشید ریاست میدان آزمایش افراد است (امام علی (ع))

ناراحت نشوید که این را می گویم ، حکم خدا باید اجرا شود ، از شما می خواهم کاری را که بدستتان داده اند نیت قربت بگیرید و انجام دهید و فعال باشید ، روح کسل را از خود دور کنید ، تواضع داشته باشید ، این اشتباه است ، تواضع قلبی ما می خواهیم ، هر کسی در ضمن بی تعارف می گویم لیاقت ندارد نباید مسئول باشد هر کس می بیند تقوای ضعیفی دارد باید خودش کنار برود یا اینکه به اندازه تقوایش مسئولش کنید ، دنیا را عبث  نگیرید ، سبک نشمارید مسئولیت را .

هر کس تقوا دارد مسئولیتش باید بیشتر باشد ، هر کس که باشد و خط امام باشد .

مسئولیت را باید بر اساس تقوا بگذارید همانطور که پیامبر اکرم (ص) این کار را می کرد .

پس حکم خدا را سبک نشمارید و مسئولیت را بر اساس تقوا بگذارید ، خداوند همه شما را از دست شیطان حفظ گرداند و یاریتان فرماید انشاء الله

استغفر الله ربی و اتوب الیه

(والسلام)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا