مشخصات شهید

نام : شهید احمد نونچی

نام پدر : عبدالنبی

سال تولد : 1338

تاریخ شهادت : 21- 11 – 1364

سن 26

عملیات : والفجر8

محل شهادت : عملیات فاو

رسته عملیاتی :  پاسدار

محل دفن  :شهید آباد دزفول

خاطره شهید

روزنه ی کفن

کفن پدرم معمولاً روی طاقچه بود. عادت داشت همیشه قبل از خواب به آن خیره شود، تفکر کند و بعد سر به بالین بگذارد. آن روز چشم حاج احمد افتاد به کفن.  چشمانش برقی زد و اجازه خواست که آن را ورانداز کند.

جفت پایش را کرد توی یک کفش و گفت : «مرا در این کفن قرار بده و بندهایش را گره بزن.»

قبول نکردم و خواستم ماجرا را خاتمه بدهد. اصرار کرد. پیش اصرارهای مکررش کم آوردم و هر آنچه را خواسته بود انجام دادم.

صدای مناجاتش آرام آرام بلند شد. من فقط زمزمه ای حس می کردم. دقایقی سپری شد. خواستم گره های کفن را باز کنم، اما نگذاشت. پارچه روبروی صورتش خیس شده بود. معلوم بود به شدت گریه کرده است.

ماجرا که تمام شد، حال و هوای دیگری داشت. مدام از من تشکر می کرد که چنین فضایی را برای او رقم زده ام. وقتی داشت می رفت رو به من کرد و گفت : « نمی دانم چقدر روزنه دید برای نگریستن به همین دنیا در همین یک تکه پارچه وجود دارد که ما آدم ها از آن غافل هستیم»

وصیت شهید

بسم ا لله الرحمن الرحيم

*** گزيده اي ازوصاياي سردار شهيد اسلام

                                                         (((  حاج ا‍‍حمد نونچي  )))

((سفارش به خانواده))

حمد و سپاس از آن خداوند يكتا و يگانه است كه ما را در طريق حق هدايت كرد . همه چيز از آن اوست و اوست كه همه را بي نياز ميسازد و همه و همه محتاج اويند .

از خداوند ميخواهم كه توفيق شكر گذاريش را به همه ما عنايت بفرمايد ( انشاء ا لله)

پس از حمد باري تعالي . سلامتي همگي شما را از خداوند متعال خواهانم واز خداوند تبارك و تعالي كمال تشكر را مينمايم كه مرا براه سعادت و شهادت كه راه انبياء و اولياء خاص خودش است هدايت نمود و اگر او نميبود ما از گمراهان بوديم.

پدر و مادر عزيزم . درود خداوند متعال و ملائكه اله بر شما باد. نميتوانم از زحمات بيشمار شما تشكر كنم چون علاوه بر پدر و مادر بودن الان پدر و مادر شهيدي نيز هستيد. شما با قلبي پاك و ديده اي باز فرزند عزيز خود را فداي اسلام و انقلاب نموديد. و تو پدر فرمودي كه (محمد رضا)را به علي اكبر امام حسين (ع)بخشيدم . من لايق آن نيستم كه از شما تشكر كنم .

پدر و مادر عزيزم . من از شما راضي بوده وهستم و شما را خيلي دوست دارم و اميدوارم كه خداوند متعال از شما راضي باشد . تمام مطالبم را در يك جمله خلاصه ميكنم مرا حلال و دعا كنيد .

پدر و مادر در آخرت تقاضايي دارم

بيخودي از من تعريف ندهيد بلكه همانطور كه بوده ام مردم مرا ميشناسند . و اگر كاري كرده ام يا نكرده ام دليلي ندارد براي ديگران مطرح كنيد . اينطور نباشد كه يكي را بزرگ كنيد و يكي را كوچك . هم براي شما ضرر دارد و هم براي آن شخص و خلاصه جامعه .

اينطور نباشد كه دور يك شهيد جمع مي شوند انگار او تنها شهيد است . ولي از همسايه خودشان هيچگو نه خبري ندارند اينطور برخورد نكنيد كه خداوند هم راضي نيست .ضمنا از تجملات و زينت آلات بر روي قبرم خودداري كنيد بسيار ساده مراسم را برگزار كنيد . بجاي اينهمه خرجهاي بيخودي برايم نماز و روزه بخوانيد . اگر توانستيد برايم 2 الي 3 سال ده روز نماز و روزه بخوانيد قبلا از همگي شما تشكر ميكنم و دعاگوي همگي شما هستم .     

((( سفارش به همسر )))

همسر عزيزم : سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبي الدار

همسرم .خداوند به شما صبر و اجر عظيم عنايت بفرمايد انشاءالله . و اميدوارم كه در اين مدت كوتاهي كه با هم زندگي كرديم از اين بنده ضعيف و گنه كار راضي باشي و هميشه خدا را مد نظر داشته باشي و خدا را بس است كه او براي تو همه چيز و همه كس است .

در اين سختيها و گرفتاريها همچون حضرت زينب (س) صبور و شكور باش كه خداوند متعال بر همه چيز و همه كس آگاه هست وبر همه قادر و تواناست .

تمام سعي و تلاش خود را بر اين بگذار كه شكر گذار خوبي براي خداوند تبارك و تعالي باشي و تلاش كن تا او از تو خشنود و راضي باشد (انشاء الله). اين حقير درگاه خداوند از شما با تمام وجود و خانواده محترمت قدرداني و تشكر مينمايم و اميدوارم كه شما و خانواده ات مرا حلال كنيد .

(( سفارشي چند در مورد فرزند عزيزم ))

قدم اين فرزند و نام او بر همگي شما مبارك باد . اميدوارم همانند پدرش در راه مقدس اسلام قدم بگذارد انشاء الله و از خانواده ام تقاضا دارم كه حب ائمه (ع) را در دل او بوجود آورند . و آنچنان او را تربيت نمائيد . كه در راه انبياء

كه الان راه اصيل انان راه حضرت امام و روحانيت متعهد و مبارز است آشنا سازيد . خصوصا در هنگام مجالس روضه خواني او را همراه خودتان ببريد . تاقطره اشكتان بر روي صورت و سينه او بريزد و عاشق اسلام و نمك گير اباعبداله گردد . او را عادت دهيد به مسجد برود تا از برادران حزب اله آداب معاشرت و احكام را ياد بگيرد و در جلسات قران شركت نمايد . او را نزد علماي اسلام امام جمعه محترم ببريد تا علاقه او نسبت به روحانيت و اسلام زياد شود و اين براي او زمينه اي است . براي رفتن به حوزه علميه دوست دارم كه با انتخاب اگاهانه خود به حوزه برود تا فردي لايق و مفيد و متعهد براي اسلام و انقلاب و جامعه باشد.

                                                                   ( انشاءالله)

                   ((سفارشات مهم))

پدر و مادر و همسرم : فذكرانما انت مذكر

تذكر مي نمايم كه سعي كنيد ا ز عنوان خانواده شهيد به نحوي استفاده كنيد كه تقويت اسلام و انقلاب اسلامي باشد و بجز موارد ضروري مشكلات خود را به مسئولين امر ارجاع ندهيد.

البته مدانم كه نمي دهيد اما ياداوري مي كنم از دوستان و آشنايان و فاميل دور و نزديك برايم حلالي و طلب بخشش بگيريد از همه آنها راضي هستم هر چند عده اي از آنها نسبت به انقلاب و اسلام بي توجه هستند اما براي همه آنها دعا مي كنم قبل از اينكه از دنيا بروند اگاه شوند و بخود بيايند و توجه به اسلام و امام و انقلاب در روز قيامت داشته باشند دوستان وآشنايان و خانواده عزيزم سفارش مي كنم به همگي شما كه در نماز جماعت و نماز جمعه و مراسم دعاي كميل و توسل و تظاهرات جمهوري اسلامي هرچند كم شركت نمايد و اگر شركت شما فعال باشد براي خودتان سئد دارد و اگر شركت نكيد بدانيد كه در خواب غفلت هستيد .

و خداكند كه بيدار شويد انشاء الله تا روح خود را آرامش بخشيد و براي آخرت توشه اي داشته باشيد .

تمام مطالبم را در يك جمله خلاصه ميكنم : مرا حلال و دعا كنيد  

تصاویری از شهید احمد نونچی: