بیوگرافی شهید:
نام و نام خانوادگی شهید:
شهید عبدالکریم ناحی
نام پدر:عبدالحسین
محل تولد:
دزفول
محل شهادت:
منطقه دارخوین
تاریخ تولد:
1340
تاریخ شهادت:
10/2/1361
عملیات منجر به شهادت:
عملیات بیت المقدس
نحوه شهادت:
وصیت نامه:
بخشی از وصیتنامه شهید عبدالکریم ناحی
زندگی زمانی زیباست که انسان ها در راه معبودشان عاشقانه کوله بار سفر بر بندند و به راه هجرت و جهاد بپیوندند و در رزمگاه حق و باطل حاضر شوند. جانها فدا کنند و شهادتها پدید آرند و پیروزی حق را آشکار سازند. وقتی زندگی زیباست که انسان یاد خدا کند، به خدا بیندیشد، کتاب طبیعت را بگشاید و در آثار خلقت غرق در عشق او شود و روحش از زندان تن به پرواز درآید و در آتش فراق بسوزد و از شوق دیدار آرام نگیرد. انسان شاید زندگی کند ولی مرگش حتمی است پس چه خوب است آن مرگی که در راه خدا یعنی در ایمانش ، آرمانش ، هدفش ، دینش ،اسلامش و انقلابش باشد.
پایان
خاطره:
پرچمدار
عشق به امام حسین(ع) از همان دوران کودکی در درونش جوانه زده بود. خادمی اش را در بقعه متبرکه سید محمود از همان دورانی که سن و سالی نداشت شروع کرد و پرچمداری اش را در هیات زنجیرزنان سیدمحمود، قدیمی تر ها شاید به یاد داشته باشند
دستیار بابا
هم اهل درس و مدرسه بود و هم بی خیال فراز و نشیب های فعالیت های انقلابی نبود. از طرفی به فکر معیشت خانواده و دست تنهایی پدر هم بود. در رشته برق هنرستان شهید بهشتی درس می خواند و در فعالیت های مبارزاتی حرف هایی برای گفتن داشت و در کنار این ها در مغازه تعویض روغن یار و مددکار پدرش حاج عبدالحسین بود و بخشی از بار زندگی را به دوش می کشید تا پدر زیر فشار زیاد کار نباشد. این وسط هم به شدت مطیع و مجری دستورات پدر بود و خستگی اش را به رو نمی آورد
منهای شهرت
کم حرف بود و صبور و البته شجاع و پرانرژی. ورزش را برای قهرمان شدن و برد و باختش نمی خواست. پا به توپ بودنش برای کسب عنوان و مقام و شهرت نبود. بر این اساس بود که در بُردها مغرور و متکبر نمی شد و در باخت ها حال و روزش به هم نمی ریخت و همیشه آن لبخند دلنشین را کنج لبش داشت







