مشخصات شهید:
نام:امیرعلی
نام خانوادگی:هویدی
نام پدر : حسن
تاریخ ولادت:1360
تاریخ شهادت : 1394/08/03
محل شهادت : حلب
خاطره ای از شهید:
یکی از دوستان شهید امیر علی هویدی خاطره ای نخستین روزهای آشنایی با این شهید منتشر کرده است که در ادامه می آید:برای یک امر خیر همراه خانواده راهی دزفول شدیم. زیاد دزفول را بلد نبودیم و قرار شده بود که امیر بیاد راه آهن جلومون. من تا اون روز امیر رو ندیده بودم و باهاش آشنایی نداشتم. صبح که از قطار پیاده شدم یک جوان خوش سیما و با قد و رعنا را توی سالن انتظا راه آهن دیدم و مطمئن بودم که این جوان رعنا امیر است در حالی که تا آن روز من امیر راندیده بودم و با او آشنایی نداشتم. سلام کردیم و امیر به گرمی از ما استقبال کرد و در همان برخورد اول شیفته متانت و اخلاق امیر شدم. امیر مهمان نواز بود و توی این مدتی که ما مهمانش بودیم اصلا حس غربت نداشتم. از امیر در مورد شغلش سوال کردم که با افتخار گفت: سرباز کوچکی برای اسلام هستم و لباس سبز پاسداری بر تن دارم. از نوع حرف زدنش متوجه شدم عاشق کارش است و این راه را با بصیرت و آگاهی انتخاب کرده است. وقتی کمی صمیمی تر شدیم از او سوال کردم که چرا اینقدر به کارش علاقه دارد که امیر جواب داد: این لباسی که برتن دارم لباس سربازی امام زمان(عج) است و آدم می تواند با این لباس جان ناقابلش را تقدیم اهل بیت(سُ) کند. او گفت: عاشق دفاع از حرم هستم و دوست دارم اگر تقدیرم شهادت در لباس سپاه است شهادتم در کشور سوریه و در دفاع ار حرم بی بی زینب(س) باشد. به امیر گفتم “اگر دفاع در دمشق باشد بله حرف شما درست است اما وقتی جوان های ما در حلب و شهرهای دیگر می جنگن پس این دیگه دفاع از حرم نیست” که امیر با لبخند جواب داد: “سخت است ببینی همنوعت به ناحق زیر آتش توپ و گلوله باشه، سخت است ببینی ناموس بی گناه مردم سوریه مورد تجاوز گروه تکفیری باشه و ما که اندک تخصصی داریم و می توانیم کمک کنیم ساکت بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و نظاره گر باشیم”. هضم کردن پاسخ امیر برایم سخت بود و این امر جز با روحیه استکبارستیزی امیر توجیه دیگری نداشت. بعد از چند روز ما به شهرمان بازگشتیم. بعد از مدتی امیر با من تماس گرفت و با خوشحالی گفت: “آقا سجاد حلالم کن فردا عازم سوریه هستم”. بهت زده پرسیدم: “آقا امیر پس یسنا دختر سه ساله ات چی”؟! که امیر خیلی قاطع و با اطمینان گفت: “به اهل بیت و حضرت زینب(س) سپردمشون”… و سرانجام امیرعلی هویدی در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم شهد شیرین شهادت را نوشید و آسمانی شد.
وصیت نامۀ شهید:
باسلام
وصلوات برمحمد وال محمد (ص)
ارزویم
ازبدوورودم به لباس مقدس سپاه پاسداران:
خدمت
درراه کشور مقدس خودم ایران وخدمت به دین مقدس اسلام وشیعیان میباشد .وتنها ارزویم
پوشیدن لباس سبز سپاه که همان کفن ولباس شهادتم میباشد ،شهادت درراه دین مقدس
اسلام است.
وبادلی
پرازشوق وعاشقانه عازم ماموریت درکشور سوریه میباشم وبسیارخوشحال وشادمان هستم
واگرخدا بپذیردجانم رادردفاع ازحرمین شریفین ودین مقدسم تقدیم مینمایم .وانشاالله
این حقیر ازسربازان امام زمان (عج)باشم وجزافرادی باشم که در حال جان دادن ذکرلبم
حسین (ع)باشدوبه عشق مولا علی (ع)جان به جان افرین تسلیم نمایم.
ازخانواده
خودم وبرادران پاسدارخودم وهمه شما خواستارم که همیشه درراه حق وولایت ورهبری
وانقلاب قدم بردارید وحافظ خون شهدا باشید تا بتوانید پرچم اسلام رابه دست صاحب
حقش امام زمان (عج) بدهیدوازهمه شما خواستارم که من حقیر را حلال کنید.
پاسدارامیر
علی هویدی”